مناجات
به نام يكتاي بي همتا
آن هنگام كه انسان آفريده شد،آن هنگام كه خداوند از روح خود در وجود انسان دميد و آن هنگام كه گل انسان سرشته شد، گوهري از جنس انسانيت در وجود او قرار دادند تا بتواند نيكيها را از زشتيها تشخيص دهد.
اما افسوس...
به ناگاه بادي از سوي سرزمين پليديها وزيد و غباري از جنس نسيان بر روي آن گوهر پوشاند و تنها كساني ميتوانند گوهر اصالت انساني خود را حفظ كنند كه لحظه اي در آسمان سبز خدا پرواز كرده باشند.
خدايا ! به ما بياموز كه به داشتن خدايي چون تو،افتخار كنيم.
معبودا ! بالهايي از جنس معرفت الهي به ما اعطا كن تا بوسيله آنها به تو نزديكتر شويم.
بار الها ! به عشقهاي ما رنگي خدايي ببخش تا به وسيله عشقهاي خود به عظمت حضور تو برسيم.
خداوندا ! به ما قدرت بده تا در سختيها زيبايي وجود تو را ببينيم.
پروردگارا ! چشمهاي ما را به زيباييهاي واقعي باز كن.
..............
با سلام.
بالاخره مريم به سفری رفت که همه ما حسرتشو ميخوريم.اما غصه نخوريد حتما مريم براي هممون دعا ميكنه.مريم به جايي رفته كه خيلي به خدا نزديكه.خواهش ميكنم هر كي حرفامو ميخونه پنج تا امن يجيب براي سلامتي مريم بخونه.آخر اين پست، آش پشت پا براي مريم رو ميخوريم.
بيماريم هم چون خيلي پرسيدن ميگم.يه جور تحليل ماهيچست.آدم به مرور عضلاتشو از دست ميده.البته خودتون اصلا ناراحت نكنيد.مهم نيست.خدامون خيلي بزرگه.
اما عشق..... اين چند روزه خيلي به ياد عشقم بودم(مثل هميشه).من هر چي از عشقم بگم بازم حرفام تموم نميشه.شايد براي خيليا،عشق يه احساس باشه اما براي من همه زندگيمه.اگه زنده ام، اگه ادامه ميدم و اگه هنوز به فردا نگاه ميكنم،فقط و تنها فقط به خاطر عشقمه.تنها آرزوم اينه كه عشقم با ديدن موفقيتم خوشحال بشه.
مولا نگهدارتون.

نويسنده: بازم همون تنها