بعد ازحمله ای که بهم دست داد٬ یه مدت از خونه بیرون نرفتم و بعد از اون بیرون رفتن و رانندگی کردن برام یه مشکل بزرگ شده.

اصلا اعصاب رانندگی کردن رو ندارم مخصوصا این که فصل تعطیلات و مسافرت هست وخیابونهای مشهد از جمعیت داره میترکه .

 با این رانندگی عجیب و غریبی که مردم دارن آدم میمونه چکار کنه؟!!!

راهنما سمت راست میزنه یه دفعه می پیچه به چپ! یا اصلا راهنما نمیزنه یهو میچه جلوت که بره تو فرعی!

حالا بعد از مدتی که بیرون رفتم٬ یکی از پشت سر به ماشین زد .جالب این بود که از پشت به ماشین زده ٬ طلبم داره!!!! (البته مجبورش کردم بگه بی احتیاطی کرده و مقصر هست)

چند روز بعدش مجددا یکی دیگه به پشت ماشین زد ٬ با این تفاوت که من اصلا در حال حرکت نبودم و ایستاده بودم .

بدی تصادف استرسی هست که تو لحظه تصادف بهت وارد میشه و اون وقته که پای چپ من به لرزش میوفته و نگه داشتن کلاچ برام سخت میشه و مجبورم برای مدتی صبر کنم تا آروم بشم .

دفعه دومی یه خانم بود که به ماشین زد  وهمسر گرامیشون منو نصیحت میکردن و میگفتن مردم خیلی بد رانندگی میکنن و باید موقع رانندگی فکر کنی همه دیوونه هستن.

رٲس همه دیوونه ها خانم خودش بود  که با اون سرعت اومد به ماشینی زد که ایستاده بود.

 

قیافه من بعد از تصادف در مقابل متخلف: